محل تبلیغات شما

به عمه گفتم میخوام برگردم خونه.

گفت معلومه باید برگردی ولی یه امشبم پیشم بمون باشه؟ فردا همگی میریم.

بعدم گفت باهام قهری؟ گفتم نه معلومه که نه.

گفت یعنی بازم باهات حرف بزنم؟. اشکال نداره؟ عصبانی نمیشی؟

خجالت کشیدم گفتم عمه ببخشید من دیروز منظوری نداشتمببخشید بلند حرف زدم. اینجوری نگید دیگه: (

بغلم کرد گفت سارا اگر من بهت قول بدم که اگه با شایان بری بعدش همه چی مثل قبل میشه، حتی بهتر از قبل چی میگی ؟ 

گفتم عمه یعنی با هم میریم با همم برمیگردیم ؟

گفت چه اشکالی نداره چند روزم پیش مامانت باشی دلش تنگ شده واست،.می دونم دلخوری ازش،حق داریا ولی.

نذاشتم‌بگه گفتم چجوری همه چی مثل قبل میشه وقتی دیگه اینجا نباشم؟ ها عمه؟ وقتی دیگه پیش هم نباشم مثل همیشه بودن یعنی چی؟ 

گفت میشه میشه باور کن میشه، مگه نمیگی باباتو دوست داری،مگه نمیگی حاضری هر کاری کنی که همه چی مثل قبل شه خب من دارم میگم راهش همینه.بابات باهات حرف میزنه اینجوری که نمیرین.


+ مامان امروز پیام داده. نخوندمش.نمی دونم چی‌ شده که از دیروز به اون میگم مامان. شاید چون بابام گفت از کی تا حالا شده اون ؟ گفت باید جبران کنم.شاید اگه بازم بهش  بگم مامان ،ببخشتم.فردا که رفتم خونه یه چیزی میگم توش مامان داشته باشه.اصلا میگم مامان پیام داده. اصلا پیامشو  می خونم جواب میدم بعدم به بابا میگم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها