محل تبلیغات شما

دیشب دیگه تحملم تموم شد، دیگه نمی تونستم ساکت بمونم ، دلم حرف میخواست.

اون پاکت و با هرچی که توش بود ورداشتم و رفتم دم اتاق بابا،در زدم ولی جواب نداد، می دونستم جواب نمیده ولی من منتظر اجازه نبودم دیگهفقط رفتم تو.با اخم فقط زیر چشمی یه نگاهی بهم کردهمین.بعدم ندید گرفت منو:((

منم فقط پاکت و گذاشتم جایی که ببینه و برگشتم اتاقم. می دونستم. می دونستم پنج دقیقه نشده میاد، اسم وکیله رو که ببینه میاد.واقعانم اومدبا اخم، عصبانی ،تو یه جمله کلی سوال پرسید: اینو کی بهت داد؟ کی؟ کجا؟ 

 گفتم پریروز

بلند گفت پریروز؟ بعد الان بهم میگی؟

گفتم خودتون گفتید نمیخواید صدامو بشنوید.

از عصبانیت نمی دونست چی بگه! فقط بلند داد زد سارااااا.

منم که بغض همه دنیا تو گلوم بود،دیگه زدم زیر گریه.بعدش دیگه بغلم کرد.منم حرف زدم فقط.خواهش کردم به وکیل بگه اینکارو نکنهبهش بگه هیچی بهم نده، همینارم پس بگیره.بهش گفتم دیگه تحمل ندارم که اینجوری تحقیرم میکنه،که اینجوری میخواددوسش داشته باشمگفتم تحمل دیدن وسایلشو ندارموسایلش کادوهاش مایه عذابن نه خوشحالیم.گفتم اونقد اذیتم میکنن که چند وقت پیش یه کاری کردم، از شمام اجازه نگفتم ، اونقد عصبانی بودم اونقد حرص داشتم که هیچی نگفتم به شما،خودم.

، چندباری خواستم آیفون رو بندازمش دور ولی نتونستم، فک کردم که گناه داره اگه چیز سالمو بندازم دور، واسه همین اون روزا که بی پولی خیلی داشت اذیتم میکرد فک کردم که بفروشمش و یه کم از پولشو برای خودم بردارم بقیه شو بدم به نیازمندا ولی بعدش که،فروختمش هیچی واسه خودم ورنداشتم، به خدا حتی هزار تومنم ورنداشتم همه رو ریختم برای سیل زده ها،همه شورسیداشم نگه داشتم.

همه اینارو با گریه گفتم،یعنی اصلا گریه نمی ذاشت خوب حرف بزنم آخرشم باز گفتم که تحمل یه کادوی دیگه رو ندارم ازش.بعدم باز زار زدم.تمام مدتی که داشتم حرف میزدم سرم تو بغلش بود و نمیدیدم که قیافه اش چجوری شده! عصبانی ،یا اخم.حتی منتظر بودم وسط حرفم از عصبانیت منو از بغلش بندازه بیرون ولی اینکارو نکرد.تا آخرش گوش داد بعدم فقط موهامو ناز کرد گفت بسه دیگه گریه نکنآروم باش دیگه.ولی من باز چند دقیقه طول کشید که بتونم دیگه گریه نکنم.

وقتی که آروم شدم  بلند شد پاکت و بر داشت که بره بیرون.گفتم بابا ببخشید بد حرف زدم ببخشید که نگفتم.

ولی دیگه نذاشت بگمگفت امشب دیگه وقت این حرفا نیست.،امشب بیا فقط واسه همدیگه دعاکنیمفردا بازم حرف میزنیم.

+ دیشب خیلی دعا کردم.با اینکه نمی دونم چی در انتظارمه ولی حالم خوبه الان. سبک شدم. مثه یه پر:)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها