محل تبلیغات شما

امروز پیک اومد در خونه یه پاکت آورد.برای من بود. روش اسم اون وکیلِ.نوشته بود.بازش کردم.دو تا سوئیچ ماشین توش بود.سوئیچ های اون.با یه یادداشت از اون: 

بهتر از اینا برازنده ته ولی فعلا با اینا تمرین کن که رانندگی یادت نره تا به وقتش

قول دادم فحش ندم دیگه.به بابا نه ، بابا که فعلا نمیخواد دیگه صدامو بشنوه، صدایی که ازش فحش شنیده، اول از همه به خودم قول دادم ، حتی اینجا.وگرنه

فقط میگم متاسفم برای خودممتاسفم که هنوزم نفهمیده و با جنگیدن با بابا میخواد دوسش داشته باشم.نفهمیده دیگه بزرگ شدم.وقتی اونجوری بی خیالم شد و مثل آب خوردن رفت با یکی دیگه بزرگ شدم.خودش خواست بزرگ شمحالا باز.

اونقد عصبانی  بودم که راه افتادم برم دوتا ماشین و آتیش بزنم فیلمشو براش بفرستم.خودمم باورم نمیشه تا دم در خونه رفتم.واقعا رفتمولی نتونستم.

الانم یه دنیا بغض دارم تو گلوم دلم میخواد حرف بزنم با بابا.دلم میخواد داد بزنم.ولی نزدم.که نشنوه صدامو.ولی فک نکنم دووم بیارم خیلی.من الان یه بمب ساعتی ام.هر لحظه نزدیکه بترکم.

+رضا ام مُرد.لعنت به این زندگی که تنها دلخوشی مسخره امم ازم میگیره.أه بازم فحش دادم:(


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها