محل تبلیغات شما

فکرامو کردم دیدم شیانم نمی تونیم بریم چون باز سیصد چهارصد تومن لازمه برای تنقلات و ناهار و اینا.

رفتم پیش بابا گفتم بابا بیایید منطقی باشیم.واقعا خودتونو یه لحظه بذارید جای من،واقعا می تونید دوماه بدون هیییییچ پولی دووم بیارید؟

- آره می تونم

+ بابا الکی نگید قشنگ یه لحظه تمرکز کنید.

-تمرکز میخواد جای تو بودن؟! صبح پامیشم صبحانه میخورم یه خوراکی چیزی از تو کابینت ورمیدارم میذارم تو کیفم میرم مدرسه ،ظهرم بر میگردم خونه ناهار میخورم میشینم پای درسم بعدم منتظر پدر عزیزم میشم که بیاد خونه براش چایی یا قهوه دم کنم:)))

+ همین؟-_-

- آها نه یه بخشیشو یادم رفت هر وقتم خواستم پول خرج کنم دست بابامو میگیرم میرم بیرون هفتصد تومن هفتصد تومن هر چی دلم خواست میخرم انگارم نه انگار که جریمه شدم.حالا درست شد؟

+ یعنی واقعا که بابا اولا که هیچم هفتصد تومن نشد اگر اون چهارجلدی رو میخریدید میشد بعدشم که خودتون گفتید میخرید منکه مجبور نکردم اصلا مگه میشه شمارو مجبور کرد که حالا اینجوری تیکه میندازید؟!!

- اولا تیکه یعنی چی؟ کی میخوای درست حرف زدن یاد بگیری؟ ها؟

منتظر بودم دوماًنشم بگه ولی نگفت منتظر جواب بود! خب آخه مگه چیه بگه تیکه انداختن کجاش زشته؟

گفتم خب ببخشید کوتاه بیایید دیگه بابا داریم یه حرف دیگه میزنیما.

گفت درستش کنبجنب.

وای خدااا اونقد بدم میاد  وقتی گیر میده جمله مو درست کنم. خب تذکر دادی فهمیدم دیگه.

گفتم وای بابا. خب  گفتم چرا طعنه میزنید خودتون گفتید میخرید مگه من مجبور کردم.

گفت آره من گفتم ولی من بهت لطف کردم سارا، وگرنه حقته تا دو ماه فقط شام و ناهار وصبحونهتو بدم،همین.

واقعا خیلی ناراحت شدم از حرفش اصلا توقع نداشتم اینجوری حرف بزنه گفتم واقعا که حالا مگه چیکار کردم کم شکنجه شدم تو عید حالام اینجوری می کنید.

گفت لابدم من شکنجه ات کردم آره؟

اصلا دلم نمیخواست دوباره برسیم به اون حرفا و روزاولی خودش حرفو کشوند.

گفتم نه پس خودم خودمو تبعید کردم تهران! بعدم

تاسف خورد بعدم گفت اغماض بی جا نتیجه اش میشه همین. دستت درد نکنه نشونم دادی سارا خانم.دیگه فهمیدم از فرداچه برخوردی لازم داری.

منم قاطی کردم دیگه.بلند گفتم چه برخوردی؟ دیگه بدتر از اینم می تونید؟ آها یادم نبود شام و ناهار و صبحونه هنوز مونده نه!

بعدم اومدم تو اتاق تا همین الان داشتم گریه می کردم.یعنی واقعا که نذاشت اصلا حرفمو بزنم ،الکی الکی دعوا کرد.نمی بخشمش.فردا واسه خالی شدن حرصمم که شده گوشی رو می فروشم پول ناهار شاممو میارم خونه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها